ما چاره عالمیم و بی چاره تو*

متن مرتبط با «دست به سينه» در سایت ما چاره عالمیم و بی چاره تو* نوشته شده است

لبه‌ی پیاده‌رو، هم سطح جاده

  • تقریبا یکی از اولین چیزهایی که در پیاده‌روهای اینجا نظرم را جلب کرد، لبه‌ی هم‌سطح جاده بود، یا همان curb cut. برای من بسیار جذاب بود که دوچرخه‌ها، چقدر راحت بین پیاده رو و خیابان جابه‌جا می‌شوند، بدون سکته و پرش و پرواز :) و اولین بار که با کالسکه رفتم بیرون، دیدم به به :) کل معابر و گذرگاه‌ها , ...ادامه مطلب

  • پنجشنبه‌ای که گذشت

  • بعضی وقت‌ها یه حس گندی می‌آید سراغ آدم. یادم هست سه سال قبل آخرین باری که همه چی در این حد به هم گوریده بود و نمی‌دانستم چه کار کنم، آن جمله درخشان را دیدم: it is too overwhelming و انگار چراغی در ذهن, ...ادامه مطلب

  • دست طلا

  • چشمانم را باز می‌کنم. انگار صدای زنگ در بود که تک سرفه‌های حبیب را قطع کرد. چادر را برمی‌دارم و پا تند می‌کنم که زنگ دوم بیدارش نکند. همین یک ساعت پیش بود که به لطف دو تا قرص آرامبخش، زیر ماسک اکسیژن،, ...ادامه مطلب

  • کرک و پر (به ضم کاف و فتح پ)

  • گفتم: اصلاْ اومد یه چیزی گفت کرک و پرم ریخت... نگاه کردم به دهان بازمانده کریستین،‌ گفت: چی گفتی الان؟ یه بار دیگه بگو! گفتم: هیچی بابا، مهم نبود، گفت: چرا چرا مهمه، دوست دارم اصطلاحات جدید رو یاد بگیرم :) مدیونید اگه فکر کنید مثال کرک و پر به آرایشگاه نرفتن ربطی داشته باشه :دی, ...ادامه مطلب

  • عالم بی‌عمل به چه ماند؟

  • گفت: کتاب جدید نخوانید، دیگه کتاب جدید نخوانید، البته پیشنهاد است، من که نیستم ببینم می‌خوانی یا نه. گفتم: این سخت‌ترین تمرین عالم است :( گفت: افزودن به دانسته‌ها کافیه، بیایید کمی از دانسته‌ها را تبدیل کنیم به ‌خِرَد..., ...ادامه مطلب

  • نرم نرمک می‌رسد اینک بهار...

  • وسط سوز سرما و باران ایستادیم تا اتوبوس بیاید، هوا آن‌قدر سرد است که شب چله‌ی تهران، یه لبخند کجکی می‌چسبانم روی صورتم و بی‌هوا می‌گویم: لیلی داره بهار میادها، عید نوروز :) یک طور عمیقی نگاهم می‌کند ا, ...ادامه مطلب

  • آیا به نظر آن‌ها هم روش ما تمیزتر هست؟!

  • دیشب داشتم درباره انواع راه‌های ملت برای شست و شو و نظافت در دستشویی در آن ور آب سرچ می‌کردم، اون قدر ویدئوی خلاقانه دیدم از راه‌های جالبشون که حقیقتاً باید به این جنبه از پرورش استعداد آفرین گفت :دی و نکته قابل تامل این که همین‌قدر که ما به آن‌ها ، نظافت و روششان انتقاد داریم، خودمون هم از دیدگاه اون‌ها مورد انتقاد هستیم :-|, ...ادامه مطلب

  • در جستجوی زمان از دست رفته...

  • قلی خان، خان نبود، دزد بود... یکی از درخشان ترین دیالوگ های سریال روزی روزگاری که مدام توی سرم تکرار می شود..., ...ادامه مطلب

  • من و آخرین ساعت دوشنبه :-)

  • آیا از گروه ایران در جام جهانی راضی هستید؟ گزینه اول: بله گزینه دوم: خیر سوال نظرسنجی برنامه نود، همین الان :-| پیچیده ترین، عمیق ترین و پر معناترین نظرسنجی سال :دی , ...ادامه مطلب

  • به وقت کودکی :-)

  • از مزایای هم نشینی با بچه ها، همین بس که برایشان بازی بر همه چیز اولویت دارد: بر خواب، خوراک، ... حتی در اوج بیماری، می توانی حواس کودک را با یک بازی ساده از درد پرت کنی حتی در اوج سرما، بی لباس، بی غذای کافی... این شاید تلنگری باشد به ما که حواسمان به روح و روانمان نیست. که نقطه مقابل بازی، کار نیست، افسردگی است (برنه براون) :-), ...ادامه مطلب

  • به خانه بر میگردیم :-)

  • موضوعات سروستاه نامه، سنتور (۲۶) خوشنویسی، تذهیب (۱۷) کار، iOS، اندروید (۲۴) زندگی بهتر (۵۶) یاد ایام (۲۸) مهلا (۱۵) صابرانه (۴۰) از این روزها (۶۱) یک سال بدون... (۱۲) خانه دوست کجاست؟ (۱۵) آشپزی، خام گیاهخواری (۱۹) نی‌نی گولو، لیلی (۲۸) کتابخوانی (۳) آخرین نوشته ها به خانه بر میگردیم :-) سه و چهار :-) غیبت کبری :-| نبینم چشمات اشکی باشه مادر، بهشت من همه آغوش گرم توست... ماشالا,میگردیم ...ادامه مطلب

  • مادر، بهشت من همه آغوش گرم توست...

  • موضوعات سروستاه نامه، سنتور (۲۶) خوشنویسی، تذهیب (۱۷) کار، iOS، اندروید (۲۴) زندگی بهتر (۵۶) یاد ایام (۲۷) مهلا (۱۵) صابرانه (۴۰) از این روزها (۶۰) یک سال بدون... (۱۲) خانه دوست کجاست؟ (۱۵) آشپزی، خام گیاهخواری (۱۹) نی‌نی گولو، لیلی (۲۶) کتابخوانی (۳) آخرین نوشته ها مادر، بهشت من همه آ, ...ادامه مطلب

  • دراز به دراز :-)

  • دارم تلاش می کنم از این حالت دراز کشیده-طور نهایت لذت را ببرم... و خدا را شاکر باشم که دستشویی و حمام ممنوع نشده :-| و می شود به حالت نیمه نشسته هم سر کرد (مثل تخت بیمارستان) که خودش یک عالمه حسن دارد، از جمله کارهای سبک با گلی جان* :-) * گلی جان یک, ...ادامه مطلب

  • سازت را با بهار کوک کن

  • جوانه های سبز طلایی بر شکوفه های عطرآگین سیب، بهار می آید بی بهانه... لبخند می زنم، صدای در می آید، دستم را می گذارم کنار لیلی... صابر را صدا می زنم، چشمانم را می بندم، صدای ماهی نازکم را حس می کنم...  - صدایش را می شنوی؟ چشمان پر از شوقش می گوید نه... صدای تکان خوردن آب مگر چقدر بلند است؟ ساز می زن, ...ادامه مطلب

  • دست به سینه

  • قدیم ترها از ژست دست به سینه خوشم می آمد... خوب یادم هست اولین کسی که در این باره به من تذکر داد، مدیر عامل اولین شرکتی بود که کار می‌کردم. رفته بودیم جلسه حل معضلات مالی شرکت و رئیس که در حال گذراندن دوره های زبان بدن و مدیریت صنعتی بود، همان اول جلسه به من اشاره کرد و گفت: "به به! شما هم که دست به سینه، بدجور گارد دفاعی گرفتید، وای به روزگار من" :-|  خیلی وقت هست که عادت دست به سینه بودن را کنار گذاشته ام، نه به خاطر حرف او، به خاطر این ویدئو در سایت TED که Amy Cuddy تعریف می‌کند، دست به سینه بودن، چقدر از مشارکت دانشجویان می کاهد و به این معناست که من حرفی برای گ,دست به سينه نشستن,دست به سينه ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها