سوگواری

ساخت وبلاگ

اونقدر خارج برنامه نوشتم که رسیدیم به برنامه، امروز پنج‌شنبه است :(

می‌دانم باید بلند شوم و بروم دنبال معنای تنهای‌هایم بگردم، نمی‌توانم بلند بشم چون هنوز به اندازه کافی سوگواری, نکردم، همین چند وقت قبل بود که هارد دو ترابایت‌م دیگه به کامپیوتر وصل نشد، اولش فکر کردم شوخی است، باور نکردم، بعد عصبانی شدم از دست خودم، از دست لیلی شروع کردم به پرخاش که چرا هارد را گذاشتم فلان جا و چرا به هارد من دست زدی؟ بعدش شروع کردم به نذر کردن (یه ocpd واقعی)، معامله با خدا :-| بعد در سرزنش عمیق خودم فرو رفتم  که چرا کپی برنداشته بودم، احساس گناه که چرا همه تخم‌مرغ‌ها را گذاشته بودم توی یک سبد و گریه، کلافگی، بی اشتهایی... تا یک روز صبح بیدار شدم یه متن نوشتم برای خداحافظی با همه خاطراتم از سال ۸۵ به بعد (همه عکس‌ها، فیلم‌ها، پروژه‌ها، روزانه نویسی‌ها، عکس‌های عروسی، تولد لیلی...)، و گریه کردم، شاید یک ساعت تمام از رویش خواندم و گریه کردم و بعدش اندوه تمام نشد، کم شد، آنقدر کم که توانستم خودم را ببینم، صبحانه بخورم...

رسیدم به این‌که شاید هنوز بشه کاری کرد، نه این که بشه مرده را زنده کرد که نمیشه، این که بشه به قول توران میرهادی غم بزرگ را به کار بزرگ تبدیل کرد...  شاید دوباره خاطره ساخت... انرژی غم زیاد است، اونقدر زیاد که بیشتر از شادی می‌تونه نیرو محرکه باشه...

اگر کنجکاو هستید بعدش گشتم و دیدم مراحل سوگواری, اینطور است:

۱- انکار و ناباوری ۲- خشم ۳- معامله ۴- گناه ۵- افسردگی ۶- تنهایی و ترس ۷- پذیرش ۸- پایان اندوه ۹- امید و بازگشت به زندگی

 

پ.ن. می‌دانستید اشاره هزار باره به این که اعتیاد بوده خوب شدیم، خدا رو شکر... وای بیست سال قبل، ده سال قبل چطور بودند، برو همان کار را بکن، بد عادت شدی‌ها :-|... بیا فلان کس رو ببین چقدر شرایطش از تو بدتره، برو خدا رو شکر کن... برای من همدردی نیست؟ این زخم هنوز بازه، خماری نیست :-( حتی نگاهش هم که می‌کنم یاد دردش می‌افتم و بغض می‌کنم، رو زخم باز نمک پاشیدن دردش را خوب نمی‌کنه، خاطره درد رو جانکاه‌تر می‌کنه... باید به خودم اجازه سوگواری, بدهم، در سوگ بنشینم تا درد زخم کم بشه، رویش بسته بشه، شاید از خاکسترش ققنوسی بلند شد...

ما چاره عالمیم و بی چاره تو*...
ما را در سایت ما چاره عالمیم و بی چاره تو* دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9habbeangur3 بازدید : 71 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 16:46